نویسندگان
1 ارتباطات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
2 دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
چکیده
هدف از نگارش این مقاله مطالعه سیاستهای موسیقیایی در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است. در قسمت مقدمه و طرح مسئله نگارنده به تشریح اهمیت موسیقی بهعنوان بخشی از فرهنگ عامه و نقش آن در زندگی روزمره و رابطه موسیقی بهعنوان امری اجتماعی با رسانههای جمعی که بخشی از ساختار اجتماعی و تجارب زندگی روزمرهاند، میپردازد. نویسنده در بخش نظری تلاش کرده است تا با ترکیب نظریههایی در حوزه فرهنگ و رسانه و همچنین مفهوم موسیقی بهعنوان امری اجتماعی به درک بهتری از جنبههای مختلف سیاستگذاری موسیقی در رسانه برسد. این پژوهش با روش کیفی و تکنیک مصاحبه عمقی با ده نفر از دست اندرکاران حوزه موسیقی در صداوسیما صورت گرفته است. مطابق با نتایج این مطالعه تعریف سازمان از موسیقی بر سیاستگذاری آن تأثیر میگذارد. این تعریف برایند عواملی چون فرهنگ دینی، قدرت سیاسی، تعریف سازمان از مخاطب، و ترکیب موسیقی با مفهوم رسانه ملی است. موسیقی غریزی، موسیقی فطری، موسیقی رسانهای و موسیقی کارکردی دستهبندیهایی از مفهوم موسیقی، مطابق با تعریف سازمان از آن است. بنابراین، در صداوسیما موسیقی ابزار ارتباط و قدرت است و مفاهیم وابسته به موسیقی مانند لذت، اوقات فراغت و مخاطب متأثر از جایگاه سیاسی و هژمونیک صداوسیما تعریف میشوند.
این تعاریف همواره در معرض چالش های بیرونی و درونی سازمان قرار میگیرند و دائما تغییر میکنند. درنهایت موسیقی، متأثر از این چالشها و همچنین سیاستها و ضوابطی که در بستر ایدئولوژی و فرهنگ شکل گرفته سیاستگذاری میشود.
کلیدواژهها