نوع مقاله : علمی

نویسنده

دانشگاه تهران

چکیده

بعد از انقلاب فضای گفتمانی مبهم و احکامِ تاریخی و فرهنگی شده حول موضوع شادی یکی از گره­گاه­های مهم مناقشات در تلویزیون را پدید آورد. با توجه به اهمیت شناخت بافت تاریخی در فهم مسئله شادی در تلویزیون، پرسش این است که تلویزیون در دهۀ شصت در تعامل با نظام سیاسی و نیروهای اجتماعی و نیز امر دینی در پروبلماتیک شادی عملاً چه وقایعی را پشت سر گذاشته­اند. بررسی­ها نشان می­دهد تلویزیون  در دهه­ای که با شورِ هنوز انقلابی و جنگ آغاز شده بود، ابتدا از طریق حذف مطلق برخی دال­ها، تغییر عوامل انسانی، سانسور، کنترل واردات برنامه، هراس اخلاقی ایجاد شده در تریبون­ها، و در نهایت تکوین بطئی نهادهای نظارتی؛ و پس از آن با استفاده از صورت­های نو و یا به‌تازگی برکشیده شده­ای از مناسک و جشن­ها و موسیقی، حذف رقص و حرکات بدنی شادمانه، تغییر دادن فضای مسابقات تلویزیونی به سمت برنامه­های آموزشیِ خالی از بازیگوشی، حذف­های­ چندگانه در موسیقی و نیز به حداقل رساندن هر نوع اختلاط زن و مرد، شادی به‌مثابه مفهومی عرفی را کنترل و بازتعریف کرد. زمان کمِ کنداکتور تلویزیونی هم به نحوی بنیادین نوع برنامه­ها را کنترل می­کرد. با وجود شواهد روزافزونی مبنی بر مسئله‌ساز شدن فاصله ­ایده­ها با وضعیت عملی برنامه­سازی، و نیز به­­رغم گسست بخش­هایی از جامعه از قرائت رسمی از موضوع شادی، این مسائل تا اواخر دهه  وضعیت مسلط تلویزیون را دچار تغییرات عمده یا ستیز با نظرگاه­های عمومی نمی­کرد. کنشگری مرزی آیت­الله خمینی هم نقش قابل توجهی در رفع انسداد در برخی دال­های شادی داشت.

کلیدواژه‌ها

موضوعات