%0 Journal Article %T گذار از دوگرایی فرهنگ والا/عامه‌پسند (دربارۀ دیالکتیک نزاع فرهنگی) %J جامعه فرهنگ رسانه %I انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات %Z 3855-2322 %A محمدی, جمال %D 2016 %\ 10/22/2016 %V 5 %N 20 %P 29-46 %! گذار از دوگرایی فرهنگ والا/عامه‌پسند (دربارۀ دیالکتیک نزاع فرهنگی) %K فرهنگ والا %K فرهنگ عامه‌پسند %K دیالکتیک نزاع فرهنگی %K روابط قدرت %K اعمال سلطه %R %X  تلاش این جستار واکاوی تز «دیالکتیک نزاع فرهنگی» به­منظور نشان­دادن راهی برای برون­رفت از دوگرایی فرهنگ والا/عامه­پسند است. سیطرۀ این دوگرایی بر مبحث تحلیل و ارزیابی فرهنگ بر کسی پوشیده نیست و تا همین اواخر صف­بندی­های نظری بر مبنای طرفداری­ یا ضدیت­شان با یکی از دو شق همین دوگرایی بوده است. بنا به استدلال این جستار، تز «دیالکتیک نزاع فرهنگی» که نوگرامشی­گرایان در تحلیل وضعیت فرهنگیِ مدرنیتۀ متأخر مطرح کرده­اند طریقی برای فایق­آمدن بر این دوگرایی یا بن­بست نظری و چرخۀ عبث است. تأملی تاریخی در مناقشۀ والا/عامه­پسند روشن می­سازد که نه­فقط این دو شق دو ذاتِ مستقلِ جدا از هم نیستند، بلکه کل معنا و محتوای­شان به­طرزی سلبی به هم وابسته است؛ به­بیان­دیگر، هر دو مقوله­هایی تهی­اند که بسته به دیگریِ غایب­شان دلالت متفاوتی به­خود می­گیرند. بااین­که درک عمیق وضعیت فرهنگی معاصر بدون تعمق تاریخی/نظری در این دوگرایی اساساً ممکن نیست، گرفتار ماندن در این مناقشۀ بی­پایان حاصلی جز ابهام­افزایی نخواهد داشت. ایدۀ اصلی تز دیالکتیک فرهنگی این است که کل خصایل، کیفیات و معیارهایی که مبنای تقسیم­بندی تولیدات فرهنگی به والا/عامه­پسند (یا هر عنوان دیگری) هستند در متن قلمروی از روابط و مناسباتِ عینی، که عرصۀ نزاع بین اِعمال سلطه و ابراز مقاومت است، به­شیوه­ای اساساً تعین­ناپذیر برساخته می­شوند و لذا درک و تحلیل فرهنگ در گرو فهم این منازعه و کنارگذاشتن دوگرایی­هایی است که خود محصول این منازعه­اند.  %U https://www.jscm.ir/article_46847_2085e7f50094fd82e3995e3592dc62c7.pdf