انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطاتجامعه فرهنگ رسانه3855-232262420171023Hegemony, Media, & Sport: Discourse analysis of soccer matches in media Iran: 1960 to 1990هژمونی، رسانه و ورزش: تحلیل گفتمان بازتاب رسانهای مسابقات فوتبال در مطبوعات مورد مطالعه: دههی 1340 تا دههی 1370113069987FAمحمد مهدی رحمتیگروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانفرناز گرجیانپژوهشگر مستقلحمید عباداللهی چنذانقگروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانJournal Article20180930<span>This research aims to study media reflections of some soccer matches that have been played in the sensitive political and social situation in the 60s, 70s and 80s. First, it discusses an analysis of the struggles between the discourses of each period. Second, it identifies Hegemonic discourse in each decade. In addition, the following research aims to analyze and comment on the discourses that seek after a national identity that has been formed in different historical ages.</span><br /><span>For this purpose, we have chosen three soccer matches of these three decades with targeted sampling method to be discussed based on Laclau and Mouffe's discourse analysis.</span><br /><span>These three matches are Iran vs. Israel on May 1968, Iran vs. Netherlands on June 1978 and Iran vs. South Korea on October 1990. The way of reporting Iran, Israel match is in a more realistic view and the mythical tone is naïve and without any ranting, whereas the texts on June 1978 are narrated in a revolutionary way with idealistic elements and in the 1990s it gets more ideological and experienced.</span><br /><span>In conclusion, based on the result of this research, between the 1960s and 1970s we can see a vacillation in discourse between "Realistic View" and "Idealistic View", after the Islamic revolution "National Identity" changes into "Religious Identity" and "Ideological Borders" replace "Geographical Borders" in idealistic discourse.Also definitions like "The Ummah" and "Islamism" replaced "nation" and "Iranism". Accordingly, in the texts of the 60s, 70s and 80s "Realistic", "Idealistic" and "Religious" discourses can be identified.</span> <br /> <br /> <br /> <br /> این پژوهش تلاش دارد با بررسی بازتاب رسانهای تعدادی از مسابقات فوتبال که در شرایط حساس سیاسی و اجتماعی در دهههای 40، 50 و 60 شمسی انجام شده، اولاً تحلیلی از کشمکش بین گفتمانها در هر دوره به دست دهد؛ و ثانیاً الگوی گفتمان هژمونیک در هر دوره را شناسایی کند. بدین منظور، با تکیه بر روش تحلیل گفتمان لاکلو و موف ، سه مسابقه فوتبال از سه دهه از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب و بررسی شده است. این سه مسابقه عبارت است از مسابقه ایران و اسرائیل در اردیبهشت 1347، مسابقه ایران و هلند در خرداد 1357 و مسابقه ایران و کره جنوبی در مهر ماه سال 1369. یافتهها نشان میدهند که روایتها از مسابقه ایران و اسرائیل درسال 47 بیشتر واقعهنگار است و لحن اسطورهای در آن ناپخته و خالی از رجزخانی است؛ متنهای مربوط به خرداد 1357 در شیوهی روایت و بیان حامل عناصر آرمانی و انقلابی است، و در دهه شصت پختهتر و تا حد زیادی ایدئولوژیک میشود. در نهایت، بر اساس یافتههای این پژوهش در دهه 40 و 50 شاهد نوسان گفتمان میان «واقعگرایی» و «آرمانگرایی» هستیم؛ پس از انقلاب در گفتمان آرمانگرایان «هویت ملی» تبدیل به «هویت دینی» میشود و «مرزهای ایدئولوژیک» جایگزین «مرزهای جغرافیایی» میگردد. همچنین مفاهیمی چون امت و اسلامیت جایگزین ملت و ایرانیت میشود. بنابراین در متون سه دهه 40 ، 50 و 60 گفتمانهای «واقعگرا»، «آرمانگرا» و « دینی» قابل شناسایی است.https://www.jscm.ir/article_69987_07ad3526aab2643338347929a11b8bb5.pdfانجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطاتجامعه فرهنگ رسانه3855-232262420171023جامعه، فرهنگ، دیالکتیک، مارکسیسم، آگاهی طبقاتی، شیء وارگی.لوکاچ و جامعهشناسی فرهنگ واکاوی مفهوم و نسبت جامعه و فرهنگ در اندیشه جورج لوکاچ315069989FAحسین مهربانی فردانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم علیه السلامادریس راموزدانشجوی دکتری پژوهشگاه حوزه و دانشگاهJournal Article20180930<span>George Lukacs, a philosopher, literary critic and contemporary critic sociologist, is a Marxist theorist who has a significant role in reforming and revising Marx's theories. He achieved to a coherent and systematic critique of modern culture and the structures of the capitalist society using German intellectual heritage and integrating criticisms of German culture. This paper studies and analyzes Lukács’s critical views on the modern society of capitalism in order to understand the concept of culture and society and the relation between them from his perspective. The result is that, while giving an active and independent role to culture, Lukács presents a dialectical conception of society and views culture and society in a interaction and interdependence</span>جورج لوکاچ[1]، فیلسوف، منتقد ادبی و جامعهشناس انتقادی معاصر، از جمله نظریهپردازان مارکسیست است. او نقشی جدی در اصلاح و بازخوانی نظریات مارکس داشته و با بهرهگیری فراوان از میراث فکری آلمان و تلفیق نظریات منتقدین فرهنگ آلمانی به نقدی منسجم و نظاممند از فرهنگ مدرن و ساختارهای جامعه سرمایهداری دست یافته است. لوکاچ بهدلیل اتخاذ رویکردهای ادبی و رومانتیک در مواجهه با سرمایهداری مدرن، بعدها توجه اندیشمندان آلمانی؛ همچون هایدگر را به خود جلب کرد. لوکاچ با استفاده از روش مارکسیستی متمایز خود توانست عناصر گوناگون زندگی اجتماعی را بهمثابهلو یک کلیت واحد درک کند. در همین راستا، او معتقد بود که شناخت کلیت زمانی ممکن است که فرهنگ (ذهن) و جامعه (عین) معرفتی همسو باشند. از همینرو، این مقاله جهت شناخت مفهوم فرهنگ و جامعه و نسبت میان آنها از دید این اندیشمند، به مطالعه و واکاوی آراء و نظریات انتقادی او در باب جامعه سرمایهداری مدرن پرداخته است. این امر از آنرو است که لوکاچ در عین اعطای نقشی فعال و مستقل به فرهنگ، مفهومی دیالکتیکی از جامعه ارائه داده و فرهنگ و جامعه را در وابستگی متقابل با یکدیگر و تعامل دوسویه در نظر میگیرد. بر این اساس، میتوان با تکیه بر اندیشه لوکاچ در زمینه شناخت کلیت واقعیت اجتماعی، از طریق تعامل دوسویه فرهنگ و جامعه به توضیح مبانی روششناسی مارکسیسم غربی در مطالعات فرهنگی پرداخت.<br /> <br clear="all" /><br /> <br /> [1] جورج لوکاچ سال 1885 در مجارستان زاده شد و سال 1971 از دنیا رفت. سال 1918 به حزب کمونیست مجارستان پیوست. لوکاچ بهدلایل فکری و نیز خارجی که تا حدی ناشی از مشکلات زندگی و کاری او بود، میان باورهای ماتریالیستی و ایدهآلیستی نوسان داشت. با تمام این احوال، او در اثر برجستهاش کتاب <em>تاریخ و آگاهی طبقاتی</em> از جناح ماتریالیستی مارکسیسم جدا شد و جریان فکری جدیدی را پایهگذاری کرد (شرت، 1387: 270). لوکاچ نقشی عمده در کشف دوباره و ترویج دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی مارکس که تقریباً فراموش شده بود، ایفا کرد و از این طریق به وجه فرهنگی مارکسیسم مشروعیت بخشید. از اینروست که لوکاچ اغلب یکی از چهرههای محوری در مارکسیسم غربی محسوب میشود (اسمیت، 1387: 68). او تأثیری عمده در شکلگیری مارکسیسم غربی (یعنی مارکسیسم عمدتاً هگلی که در اروپای غربی شکل گرفت) گذاشت و در عینحال، تیزبینترین منتقد ادبی در اتحاد شوروی نیز بود. زندگی او را میتوان به سه دوره تقسیم کرد: اول، دوره غیرمارکسیستی؛ دوم، دوره مارکسیستی و سوم دوره بهکارگیری و بسط نوعی نقد ادبی مبتنی بر رئالیسم سوسیالیستی (ادگار و سجویک، 1389: 136).https://www.jscm.ir/article_69989_99686a741db016262e85c09174f108d7.pdfانجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطاتجامعه فرهنگ رسانه3855-232262420171023Fake News: Misinformation ecosystem in cyberspaceخبرجعلی: زایش زیستبوم گمراهی در فضای سایبری517269990FAپدرام الوندیدانشگاه علامه طباطباییJournal Article20180930The expansion of citizen media and the content produced by users have brought many people into the media ecosystem.<span> گسترش رسانههای شهروندی و محتوای تولیدشده توسط کاربران، افراد زیادی را وارد زیستبوم رسانهها کرده است. حضور شهروندان در این فضا در عمل به تحول در فرآیند دروازهبانی وبرجستهسازی اخبار انجامیده است و همانگونه که کاستلز توصیف میکند با مفهوم جدیدی به نام ارتباطات خودگزین در زیستبوم جدید رسانهها روبرو هستیم. در این زیستبوم با افزایش وسیع حجم اطلاعات، خواسته و ناخواسته تولید اطلاعات گمراهکننده و غلط افزایش یافته است و خبرجعلی را به مسأله محور دنیای خبر و رسانه تبدیل کرده است تا جایی که از آن به عنوان «زیستبوم گمراهی» یاد میشود. در این مقاله ضمن مرور این روند، و روند بسط و گسترش خبرجعلی، شش قالب نشر و گسترش آن بررسی شده است. مروری بر مقالات منتشرشده درباره خبرجعلی در نشریات علمی در سالهای اخیر، نشان میدهد که خبرجعلی از ۶ مسیر تعریف عملیاتی شده است. این ۶ مسیر عبارتند از : طنز و هجو ، تقلید ، اخبار ساختگی ، دستکاری ، پروپاگاند ا، تبلیغات </span><br /><span>کلمات کلیدی: خبرجعلی، زیستبوم رسانهها، زیستبوم گمراهی (misinformation ecosystem)، ارتباطات خودگزین، پروپاگاندا، تبلیغات، هجو(satire)، تقلید (parody) ، دستکاری (manipulation)</span>https://www.jscm.ir/article_69990_5ec98f354a936bf5ac0c3603b25a158d.pdfانجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطاتجامعه فرهنگ رسانه3855-232262420171023Mothers' attitude to children's use of computer gamesنگرش مادران به استفاده کودکان از بازیهای رایانهای738970417FAفاطمه نوری راددانشجوی دکتری دانشگاه علامه طباطبایی0000-0003-4649-7369وحیده شاه حسینیدانشجوی دکتری دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20181001<span>In the present age, children and adolescents are heavily influenced by computer games. Inevitably, computer games have made a major contribution to the socialization of children and adolescents, which not only fill a significant part of their leisure time, but also has covered the periods they must attend to family gathering or learning social life.</span><br /><span>So this article seeks to study the attitude of parents and especially mothers to computer games and their children's use of these games, and also examines the consequences of the use of children of computer games from the perspective of parents, because mothers can play a key role in preventing children's dependence on these games and reducing their undesirable effects. In this regard, 20 mothers of pre-school children (girls and boys) were profoundly interviewed and their main themes were extracted. The findings indicate that parents are increasingly inclined to their children use of computer games for reasons such as rising social identity, completing the leisure time of children, occupational and intellectual involvements, and consequently, lack of time and patience for playing with children and talking with them.</span> <br /> <br /> <br /> <br /> در عصر حاضر کودکان و نوجوانان به شدت تحت تأثیر بازیهای رایانهای قرار گرفتهاند. بازیهای رایانهای به صورت اجتنابناپذیری سهم عمدهای از جامعهپذیری کودکان و نوجوانان را به خود اختصاص داده است که نهتنها بخش قابل توجهی از اوقات فراغت ایشان را پر میکند، بلکه اوقاتی را نیز که آنها بایستیبه حضور در جمع خانواده و یا یادگیری زندگی اجتماعی صرف کنند، پوشش داده است.<br />از آنجاست که این مقاله در صدد مطالعه نگرش والدین و بهویژه مادران به بازیهای رایانهای و استفاده کودکانشان از این بازیهاست و همچنین به بررسی پیامدهای استفاده کودکان از بازیهای رایانهای از دیدگاه والدین میپردازد، چراکه مادران میتوانند نقش کلیدی در پیشگیری از وابستگی کودکان به بازیهای رایانهای و کاهش عوارض نامطلوب حاصل از آن ایفا کنند. در این راستا با 20 تن از مادران کودکان خردسال پیشدبستانی (دختر و پسر) مصاحبه عمقی گرفته و مضامین اصلی آنها، استخراج شد. یافتهها حاکی از آن است که والدین به دلایلی چون بالا رفتن تشخص اجتماعی، پر کردن ساعت فراغت کودکان، گرفتاریهای شغلی و فکری و درنتیجه عدم داشتن وقت و حوصله برای بازی با کودکان و گفتوگو با آنان، تمایل روزافزون به استفاده کودکانشان از بازیهای رایانهای نشان میدهند.https://www.jscm.ir/article_70417_776235902e3e1f59ca919b2d35f58c63.pdfانجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطاتجامعه فرهنگ رسانه3855-232262420171023Media management in the Family: Study of Tehranian Moders's Experiments facing with satellite's Channelsمدیریت رسانه در خانواده: مطالعه تجربیات مادران تهرانی در مواجهه با ماهواره9110570415FAمحمد اسکندری نسبگروه جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهراننسترن دادخواهدانشجوی دکتری مردم شناسیدانشگاه آزاد تهران مرکزJournal Article20181001<span>Media management in the Family: Study of Tehranian Moders's Experiments facing with satellite's Channels</span><br /><span>The main objective of this article is investigate interactive method or interaction satellite's channels confronting in family by Tehranian mothers to keep children from being exposed to unconventional content. The central assumption of the paper is that Tehranian families adopt various mechanisms according to social and educational class differences. To investigate the problem, four poor and prosperous regions of Tehran were selected. The statistical population of the study include 80 families in 4 neighborhoods of Tehran who used satellite chanels. The family's had been interview as open and deeply. The results shown that Tehranian families usees objective and subjective limiter methods, as well as encouraging methods. These methods have been influenced by the class positions of individuals, types of social and cultural capital of individuals. It can also argue that with higher educational level and economic class, using of intensive and subjective methods are increased.</span> <br /> <br /> <br /> <br /> هدف اصلی این مقاله بررسی شیوه تعامل یا مقابله با شبکه های ماهوارهای در درون خانه که توسط مادران تهرانی، درجهت نگاهداشت فرزندان از مواجهه با محتوای نامتعارف می باشد. فرض محوری این مقاله این است که خانوادههای تهرانی با توجه به تفاوتهای طبقاتی، اجتماعی و سطح تحصیلات سازوکارهای متنوعی اتخاذ میکنند. برای بررسی این مسئله، 4 منطقه فقیرنشین و مرفه تهران برای بررسی انتخاب گردید.جامعه آماری در این پژوهش، 80 خانواده دارای ماهواره در 4 محلهی تهران میباشند. در بستر خانواده، مصاحبههای باز و عمیقی با این خانوادهها صورت دادهایم. نتایج پژوهش نشان میدهد که خانوادههای تهرانی در برابر ماهوارهها از روشهای عینی و ذهنی محدودکننده و نیز روشهای تشویقی و ترغیبی استفاده میکنند. روشها اتخاذشده، متاثر از جایگاه طبقاتی افراد و انواع سرمایههای اجتماعی و فرهنگی افراد میباشند. همچنین می توان ادعا کرد که هرچه سطح سواد، و طبقه اقتصادی افراد بالاتر باشد استفاده از روشهای ترغیبی و ذهنی بیشتر میگردد.https://www.jscm.ir/article_70415_b2ed11843d9ea0b60d8a7a760ecafb0c.pdfانجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطاتجامعه فرهنگ رسانه3855-232262420171023The study of the effect of knowledge and market orientation of social media on brand innovation with the role of strategic ability moderating (Case study: Semnan city companies)بررسی تاثیرکسب دانش و جهت گیری بازار از رسانه های اجتماعی بر نوآوری برند با نقش تعدیل کنندگی توانایی استراتژیک(مطالعه موردی: شرکت های شهر سمنان)10912370418FAمهرداد متانیاستادیار گروه مدیریت قائم شهرحمیدرضا ساعدیدانشگاه آزاداسلامی واحد سمنانراحله سادات خاتمیدانشگاه سمنانJournal Article20181001<span>In today's business world, organizations face competitive contexts such as highly volatile markets, global competition, reduced technology innovation cycles, global and timely access to information, as well as widespread changes in cultural, social and political environments. Sustained and, more importantly, challenge their survival and life, companies have inevitably faced with big challenges such as high competition among the company and unpredictable changes in customer demand and consumption trends. The present study aims to investigate the impact Acquiring knowledge of social media and market orientation with the role of moderating the strategic media capability Social innovation and social media brand (CASE STUDY: Semnan) is done. The present study is a descriptive-survey method in terms of applied purpose and how to collect information. The statistical population of this research includes 250 companies that operate electronically in Semnan. Data analysis was performed by statistical software using structural equation PLS2. The results of the research indicate that the role of moderating the strategic ability to acquire knowledge of the social media is the role of moderating the social media brand.</span> <br /> <br /> <br /> <br /> در دنیای کسب و کار امروز، سازمان ها با شرایطی از قبیل بازارها به شدت متغیر، رقابت جهانی ، کاهش سیکل نوآوری فناوری، دسترسی جهانی و به موقع به طالاعات ، همچنین تغییرات گسترده در محیط های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی مواجه هستند که مزیت رقابتی پایدار و مهمتر از آن حیات و بقای آنها را به چالش کشیده اند،شرکت ها به ناچار با چالش هایی بزرگی مانند رقابت بالای در میان شرکت و تغییرات غیر قابل پیش بینی در روند مصرف و خواسته مشتریان مواجه هستند.تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر کسب دانش از رسانه های اجتماعی و جهت گیری بازار با نقش تعدیل کنندگی توانایی استراتژیک رسانه های اجتماعی بر نوآوری برند رسانه اجتماعی (مطالعه موردی: شرکت های شهر سمنان) انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل 250 شرکت است که به صورت الکترونیکی در شهر سمنان فعالیت می نمایند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار آماری به روش معادلات ساختاری PLS2 انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از تاثیر منفی نقش تعدیل کنندگی توانایی استراتژیک بر کسب دانش از رسانه اجتماعی برنوآوری برند رسانه اجتماعی می باشد.https://www.jscm.ir/article_70418_4708d20538bfdd67960ab58c57d06b13.pdfانجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطاتجامعه فرهنگ رسانه3855-232262420171023Health Journalismژورنالیسم سلامت12514470419FAحبیب راثی تهرانیدانشگاه علامه طباطباییJournal Article20181001<span>Health Journalism is news reporting of medical news and features. Health Journalism is diverse, and reflects its audience. The main division is into (1) medical journalism for the general public, which includes medical coverage in general news publications and in specialty medical publications, and (2) Health Journalism for doctors and other professionals, which often appears in peer-reviewed journals.The accuracy of Health Journalism varies widely. Reviews of mass media publications have graded most stories unsatisfactory, although there were examples of excellence. Other reviews have found that most errors in mass media publications were the result of repeating errors in the original journal articles or their press releases.The new media landscape represents a great opportunity in this regard. Journalists now have more space (compared to the limited real estate of print media) online to explain the science behind news, and we can update our stories as science evolves. Instead of just publishing what’s new for next morning’s edition, we can publish evergreen stories that explain the body of research.</span> <br /> <br /> <br /> <br /> ژورنالیسم سلامت علم جدیدی در دنیاست که سابقه تدریس آکادمیک آن در مقایسه با بسیاری از علوم دیگر بسیار کوتاه است. این رشته حاصل تلفیق پزشکی بعنوان یک «علم» و روزنامهنگاری بهعنوان یک «هنر» است. تعداد معدودی از دانشگاههای معتبر دنیا در حال حاضر این رشته را بهصورت آکادمیک ارائه میکنند. یکی از وجوه برجستهای که نشان از اهمیت ژورنالیسم سلامت دارد این است که مخاطبان به اخبار ارائه شده در روزنامهها اعتماد بیشتری دارند و این اخبار از سایر پیامهای سلامتمحور که در قالبهای دیگر (مانند آگهیها یا برنامههای غیررسمی) ارائه میشوند، از اعتبار بیشتری برخوردارند. اخبار سلامت میتواند بهعنوان محرکی برای برقراری ارتباط بینفردی در مورد مسائل موردعلاقه قلمداد شود که نهایتاً موجب تقویت و افزایش تأثیر کمپینهای سلامت میشود و احتمال تغییر رفتار را در افراد بیشتر میکند. وظیفه خبرنگاران و روزنامهنگاران شاغل در این سرویس پوشش موضوعات متنوع مربوط به پزشکی، سلامت و دارو است که شامل طیف موضوعاتی همچون بحث درباره پیشگیری، تشخیص و درمان بیماریها، سیاستهای مراقبتهای بهداشتی، اقتصاد مؤثر بر سلامت و جراحتهای قهرمانان حرفهای ورزشی و بیماری یا سرطان افراد مشهور (سِلِبریتیها) میشود.https://www.jscm.ir/article_70419_bbab2cc3fd1f9940056dc170259ef89c.pdfانجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطاتجامعه فرهنگ رسانه3855-232262420171023What is Slow Journalism?روزنامهنگاری آهسته چیست؟14516677087FAعلی شاکردانشجوی دکتری علوم ارتباطات دانشگاه علامهطباطباییJournal Article20181112<span>the writer in the abstract has written and explained: </span><br /><span>In an era of fast and instantaneous journalism and concerns about the deleterious effects of</span><br /><span>speed, it can be easy to lose sight of the other kinds of journalism being practiced, other</span><br /><span>temporalities for its production.</span><br /><span>There has been little scholarly work on slow journalism, so the first</span><br /><span>aim of this article is, if not to define, then at least to describe some key characteristics of what</span><br /><span>slow journalism might be. It will look at how the term has been used on blogs, websites, public</span><br /><span>forums, and in the minimal scholarly literature available.</span><br /><span>It will also explore some examples by producers who identify with the term to see what slow journalism looks like in practice. The</span><br /><span>proliferation of independent journalism using Slow as a way of thinking about production</span><br /><span>suggests that we are witnessing a new alternative emerging in the mediascape</span>
<span>سرعت بخش مهمی از ماهیت روزنامهنگاری امروز است و در دورهای که همین سرعت اثرات مخربی روی روند تولید اخبار داشته، نوع جدیدی از روزنامهنگاری، رویکرد تازهای به تولید اخبار و اطلاعات دارد. این گفتمان تازه، مخالفِ گفتمان سرعتمحور حاکم است و برخی روزنامهنگاران، سردبیران و ناشران و دستاندرکاران رسانهای از آن حمایت میکنند. آنها حامی «روزنامهنگاری آهسته» هستند. </span><br /><span>در عرصه پژوهشهای دانشگاهی در زمینه روزنامهنگاری آهسته کارهای معدودی انجام شده است. مقاله حاضر هم هرچند نتوانسته تعریف جامع و مانعی از این شیوه روزنامهنگاری ارائه کند، ولی شاخصههای کلیدی آن را برشمرده است. همچنین در این مقاله میبینیم که در بلاگها، پایگاههای اینترنتی، فرومهای عمومی و ادبیات دانشگاهیان درباره روزنامهنگاری آهسته چه گفتهاند. سپس سراغ نمونههایی میرویم که ادعای پیش گرفتن روزنامهنگاری آهسته دارند. (البته بهخاطر کمبود جا، بیشتر سراغِ ناشران سردبیران و روزنامهنگارانی رفتهایم که شیوه کارشان را روزنامهنگاری آهسته توصیف کردهاند.)</span><br /><span>این را هم بگویم که این مقاله ادعای پیشگویی درباره روزنامهنگاری در فضای پرسرعت و پر از اطلاعات و اخبار را ندارد؛ چون با وجود فضای رسانهای و اشباعشده از اخبار و همچنین جَوی که در آن ساختارهای سرمایهدارانه در حال تازیدن هستند، گفتن از اینکه روزنامهنگاری آهسته میتواند با جوِ حاکم رقابت کند، کاری عبث است. ولی با توجه به شکلگرفتن فضایی انتقادی و جدید در برخی از رسانههای مستقل میتوان به شکلگیری و ادامه حیات روزنامهنگاری آهسته امیدوار بود.</span>https://www.jscm.ir/article_77087_cf1affdc165409132d9a8243efa6b287.pdf